راه هایی برای زندگی بهتر

مرگ عاطفی

عاطفه ات در زندگی مشترک مُرده؟ 


مررگ

#مرگ_عاطفی همسران #چهار_مرحله دارد:

مرحله 1: #مخالفت

 در زمینه عاطفی و در زندگی زناشویی این مسأله به کرات اتفاق می‌افتد زیرا تعداد تعاملات میان فردی زوجین خیلی زیادتر از انواع دیگر روابط است و به همین نسبت احتمال بروز اختلاف میان آنها بیشتر است. اگر مخالفت‌های کوچک خود را بیان نکنید و با توجه به تعداد موارد پیش آمده، از خیر مطرح کردن آنها بگذرید، این مخالفت‌های کوچک جمع شده و کم‌کم به علامت هشداردهنده بعدی یعنی رنجش و عصبانیت تبدیل می‌شود. 

مرحله 2:  #رنجش_و_عصبانیت

در این مرحله شما فرد مقابل را سرزنش و ملامت می‌کنید و فرد مقابل هم عکس‌العمل نشان می‌دهد و شما را مورد حمله قرار می‌دهد. خیلی مواقع که سر موضوع کوچک و بی‌ربطی دعوای بزرگی راه می‌افتد علت آن را باید در جای دیگر و موضوع دیگری جستجو کنید. اگر رنجش و عصبانیت، مدام تکرار شود شما در مقام جلوگیری از آن، با به درون ریختن این عصبانیت و رنجش و انباشت انرژی منفی بسیار در درونتان پا به مرحله سوم می‌گذارید. 

مرحله 3:#عدم_پذیرش_و_طرد

بعد از یک دعوای مفصل، در را به هم می‌کوبید و از منزل خارج می‌شوید. شما در منزل و زیر یک سقف هستید ولی به یکدیگر بی‌اعتنایی می‌کنید و یکدیگر را مورد بی‌توجهی قرار می‌دهید. در واقع طرف مقابل را هم از دیده و هم از دل بیرون می‌کنید. بیشتر جدایی‌ها و طلاق‌ها در این مرحله اتفاق می‌افتد. این دوره بحرانی ترین دوره اختلافات و در حقیقت زمان به زانو در آمدن آخرین تلاش‌های عاطفی طرفین برای بقای زندگی مشترکشان می‌باشد. 

مرحله 4:#سرکوب

سرکوبی نوعی احساس کرخی و بی‌حسی است. شما دیگر احساسات منفی خود را حس نمی‌کنید اما در مقابل، بهای بزرگی می‌پردازید و دیگر احساسات مثبت خود را نیز لمس و درک نخواهید کرد. آنچه این مرحله را فاجعه‌آمیز می‌کند نوع رابطه‌ای است که بین زوجین وجود دارد. به این ترتیب که همه چیز خوب و مرتب به نظر می‌رسد و طرفین به ظاهر زندگی خوبی در کنار یکدیگر دارند اما در واقع بسیاری از استعدادها و مهارت‌های عاطفی خود را فراموش کرده‌اند و به یک جسد ماشینی و متحرک تبدیل شده‌اند که زندگی محدود و بی‌طراوتی را دنبال می‌کند.

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
راه نو

درد جدایی😲

💔پس از جدایی💔

اجد

✅در مواجه با فقدان موضوع عشقی، مساله مهم این است که درد به رنج تبدیل نشود.


✅درد، یک هیجان منفی سالم، طبیعی و کوتاه مدت است. اما رنج، یک هیجان منفی ناسالم،غیرطبیعی و بلندمدت است.

 به عبارتی پذیرش و تجربه ی هیجان های دردناک و مواجه شدن با آن عاملی برای بهبودی است.


✅لازمه ی ارتباط موثر با دیگران،ارتباط موثر با خویشتن است. در واقع ارتباط موثر باخود،شامل افکار،احساسات،تمایلات و خاطراتی که هجومشان در شکست عاطفی دست خود فرد نیست.و پذیرش این افکار و هیجانات راهکار مناسبی برای مواجهه شدن با آن است.


✅در اینجا از استعاره ی فرو رفتن در باتلاق استفاده میکنیم، وقتی فردی در باتلاق می افتد، هرچقدر بیشتر دست وپا میزند، بیشتر فرو میرود. در این مواقع فرد در باتلاق افکار و احساسات مرتبط با موضوع عشقی فرو میرود و اغلب تلاش برای فراموشی یا بیرون آمدن از این افکار اوضاع را بدتر میکند.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
راه نو

گول نزن بچه را!

💥کودک مان را گول نزنیم.

گول

.

در کشور دانمارک با قطار سفر میکردم. بچه ای بسیار شلوغ میکرد. خواستم او را آرام کنم به او گفتم اگر آرام باشد برای او شکلات خواهم خرید. آن بچه قبول کرد و آرام شد. قطار به مقصد رسید و من هم خیلی عادی از قطار پیاده شده و راهم را کشیدم و رفتم. ناگهان پلیس مرا خواند و اعلام نمود شکایتی از شما شده مبنی بر اینکه به این بچه دروغ گفته ای. به او گفته ای شکلات میخرم ولی نخریدی!!! با کمال تعجب بازداشت شدم!! در آنجا چند مجرم دیگر بودند مثل دزد و قاچاقچی!!! آنها با نظر عجیبی به من مینگریستند که تو دروغ گفته ای آن هم به یک بچه!!!

.

به هر حال جریمه شده و شکلات را خریدم و عبارتی بر روی گذرنامه ام ثبت کردند که پاک نمودن آن برایم بسیار گران تمام شد!!! آنها گدای یک بسته شکلات نبودند. آنها نگران بدآموزی بچه شان بودند و اینکه اعتمادش را نسبت به بزرگترها از دست بدهد و فردا اگر پدر و مادرش حرفی به او زدند او باور نکند!!!

.

اما در کشور ما، گول زدن به عنوان روش تربیتی استفاده میشود.

.

وقتی بچه زمین میخورد و والدین زمین را کتک میزنند تا کودک آرام شود (کار تربیتی بسیار اشتباه)، وقتی میگویند اگر فلان کارو بکنی لولو میاد، اگر با غریبه حرف بزنی میدزدنت، اگر فلان کارو کنی کلاغه به بابات خبر میده،،، یک طفل معصوم باید در ایران گول بخورد تا یاد بگیرد چگونه گول بزند یا گول نخورد...

.

منبع: کتاب چرا عقب مانده ایم، نوشته دکتر علی محمد ایزدی, نشر علم.


۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
راه نو

به بچه نگو دوستت ندارم!

زمانی که از دست فرزندمان عصبانی هستیم چه کار کنیم؟


بچه

هرگز به عنوان تهدید از جمله "من مادرت نیستم" و یا "من دیگه پدرت نیستم" استفاده نکنید. لازم نیست ناراحتی و عصبانیت خود را با جمله "دیگه تو رو دوست ندارم" همراه کنید.


هنگام عصبانیت خیلی صادقانه می توانید فقط ناراحتی و خشم خود را بگویید و به کودک بگویید که از دست او ناراحت هستید! همین! "خیلی ناراحتم که اتاقت نامرتبه"


انتظار خود را از کودک بیان کنید. "دوست دارم وقتی بازی با اسباب بازی هات تموم شد اونا رو سر جاشون بذاری"  شما می توانید از دست کودک عصبانی شوید، غمگین شوید، ناراحت شوید و ... اما هیچ کدام از این موارد ربطی به دوست داشتن او ندارد.

کودک را دوست داشته باشد ولی کار او را نه،  یعنی بهش بگید من این کارت را دوست ندارم... او باید احساس کند که خودش را دوست دارید و کارش را نه.

.

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
راه نو

آبرو خودتا نبر!

اسرارهمسرت آبروی توست!

.گل


دوستان من لزومی نداره شما به مادر،خواهر و. . . بگید که آقازودانزاله یا اختلال نعوظ یا . . داره لزومی نداره آقا به خانواده و دوستاش بگه خانومم دست پختش بده یا قدش کوتاهه یا مامان و باباش فلان.

.

❌همینا ست که باعث طلاق عاطفی و جنسی می شه 

دقت کنید👇

.

🔵رازداری و حفظ اسرار و اموال همسر در حضور و غیاب او، از نکته های قابل توجهی است که در تعالیم دینی نیز به آن اشاره شده است؛ زیرا فاش ساختن رازهای زندگی مشترک و خصوصی، می تواند اثرهای نامطلوبی در خانواده برجای گذارد که یکی از آن ها از بین رفتن محبت در همسر است.

.

🔵طرح رازها و اسرار زندگی مشترک، می تواند برای همیشه دید دیگران را درباره ی زندگی شخصی فرد تغییر دهد. امیرالمومنین  می فرمایند: (راز تو اسیر توست؛ اگر آشکارش ساختی، تو اسیر آن شده ای). .

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
راه نو

انتقاد کن ولی درست!!

شیوه صحیح انتقاد کردن از همسر:


.انت

.💥زمان انتقاد:
زمانی انتقاد کنید که همسر، آمادگی روحی و ذهنی لازم برای شنیدن انتقاد را داشته باشد
.
💥مکان انتقاد:
هیچگاه در جمع، انتقاد نکنید.
.
💥زبان انتقاد:
با رویی گشاده و گفتاری دوستانه و لحنی مهربانانه، انتقاد کنید.
.
💥 انتقاد غیر مستقیم:
تا حد ممکن انتقادها را به صورت غیرمستقیم بگویید.
.
💥میزان انتقاد:
انتقادهای پشت سرهم موجب می شود که همسرمان احساس کند ما فردی عیب جو هستیم و فقط به دنبال نقص های او می گردیم.
.
💥گفتن خوبی ها در کنار عیب ها:
باید، پیش و پس هر عیبی، خوبی های همسرمان را هم بهش یادآوری کنیم.


۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
راه نو

کودک خجالتی

شما باعث خجالتی شدن کودک هستین!

والدینی که تحمل پذیرش اشتباهات کودک را ندارند و کودکی کودک را، بی تجربگی او را و حتی بچه بودنش را درک نمی‌کنند. 

ترس از اشتباه را دراو تقویت می‌کنند. 

و کم کم کودک ساکت و منفعل بودن را بخاطر ترس از سرزنش ترجیح میدهد.


درنتیجه کودک خجالتی وکمرو میشود.

پس اگر فرزند شما اشتباهی کرد با در نظر گفتن سن او با او رفتار کنید.

.

بچه

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
راه نو

اول باید درست بشناسی اش

🔰شناخت طرف مقابل در خواستگاری: 


ازدواج

هر کدام از ما برای ازدواج معیارها و ملاک هایی داریم که سعی می کنیم انها را در وجود فرد مقابل جستجو کنیم. فهمیدن این که کسی واجد شرایط ما هست یا نقش بازی می کند، کار دشواری است. اما با دقت و تلاش و تحقیق، مشورت گرفتن و بررسی عمیق می توانید تا حد زیادی طرف مقابل را بشناسید.


چطور می توانیم به وجود معیارهایمان در طرف مقابل پی ببریم؟ از این سه روش:


١_گفت وگوها در جلسات  خواستگاری :


 باید چند جلسه در منزل یکدیگر  با هم صحبت کنید و چند جلسه در مکان های عمومی، بیرون از خانه گفتگو صورت گیرد. 

برای تصمیم قطعی عجله نکنید...



درباره آینده، شغل، روابط با والدین، استقلال از خانواده ها و حساسیت های کاری و اجتماعی گفت وگو کنید و سعی کنید احساسات را در این آشنایی و شناخت دخالت ندهید.(وابسته نشید، و با عقلانیت تصمیم گیری کنید) 


در جلسات خواستگاری تنها به آخرین نظرات  فرد مقابل بسنده نکنید. در مواردی فردی که شما را پسندیده است، ممکن است تحت تأثیر هیجانات و احساسات عاشقانه و دوست داشتن، تغییراتی در خود احساس کند و بگوید  با دیدگاه شما همسو است، اما این یک امر پایدار نیست.


بنابراین شما باید از ویژگی های ثابت شخصیت فرد آگاهی پیدا کنید که بخشی از آن در گفت و گوهای دو نفره مشخص می شود و بخشی در تحقیقاتی که باید انجام دهید. از فرد بخواهید خودش را توصیف کند. از زبان خودش ویژگی هایش را بشنوید و در تحقیقات بعدی در پی این باشید که صحت ادعای او را کشف کنید.


٢_ آزمون های روان شناختی (تست ها) 


برخی ویژگی ها برای تشکیل زندگی مشترک اهمیت زیادی دارد در حالی که برخی دیگر تنها به این بستگی دارد که خود شما چه روحیه ای دارید. شناخت این ویژگی ها و قضاوت کردن درباره این ها، کار یک آدم آگاه، با تجربه و بی طرف است. یعنی یک مشاور یا روانشناس.


یک روان شناس خوب با آزمون های شخصیتی(حداقل سه آزمون معتبر) و همگرایی نتایج آنها می توانید خودتان و طرف مقابل را بهتر بشناسید و در عین حال، چشم اندازی از زندگی مشترکتان به دست بیاورید که مشکلات شما در آینده چه خواهد بود و آیا ازدواج شما به صلاح هست یا نه.




٣_ تحقیق از افراد آگاه


باید درباره خانواده، رفتار، اخلاق، اعتقادات، فعالیت ها و روابط اجتماعی فرد تحقیق کنید. از او بخواهید دوستانش را به شما معرفی کند. هر کسی با افرادی دوستی می کند که به آن ها شبیه است و از سوی دیگر دوستان تأثیر زیادی بر شخصیت فرد می گذارند؛ بر این اساس شناخت دوستان طرف مقابل، اطلاعات خوبی در اختیار شما می گذارد.


معمولا بهتر است حوادث زندگی فرد را از نوجوانی به بعد بررسی کرده و از خویشاوندان، معلمان، استادان، دوستان، همکاران و همسایه ها با حوصله و دقت اطلاعات لازم را جویا شوید. پیشنهاد می کنیم یافته های تحقیق ، گفت وگو و هر نوع تردید و نگرانی را با مشاور ازدواج در میان بگذارید تا او که فردی آگاه، باتجربه و بی نظر است با تطبیق یافته های هر سه منبع (گفت وگوها، آزمون ها و تحقیقات) به ارزیابی آنها بپردازد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
راه نو

مطمئنی اشتباه نمیکنی؟

خطاهای شناختی در روابط زوجین

سلام

١_ ذهن‌خوانی mind reading

 فکر می کنید،بدون شواهد کافی می دانید که دیگران به چه چیزی فکر می کنند.

مثل: جواب سلامم را نداد،پس حتما از دست من ناراحت است.


٢_ پیشگویی furtune telling

پیش بینی می کنید که حوادث آینده،بد از آب در می آیند یا این که خطرات زیادی شما را تهدید می کند.

مثل: ” در امتحان شکست می خورم ” یا ” کاری گیر من نخواهد آمد”


٣_ فاجعه‌سازی catastrophizing

معتقدید هر چه اتفاق افتاده یا خواهد افتاد به شدت افتضاح ،ناخوشایند و غیر قابل تحمل است.

مثل: ” افتضاح می شود اگر در دانشگاه قبول نشوم”


۴_ برچسب زدن lablingla:

به خودتان یا دیگران،صفات کلی و منفی نسبت می دهید.

مثل: ” من آدم بدبختی هستم ” یا من آدم بی ارزشی هستم”


۵_ نادیده گرفتن جنبه های مثبت  discounting positivesp :

مدعی هستید که کار های مثبت خودتان یا دیگران پیش پا افتاده و ناچیز هستند.

مثل: ” این کار از عهده همه بر می آید” یا ” قبول شدن در کنکور که کار مهمی نیست”


۶_ فیلتر منفی negative filte: 

تقریبا همیشه جنبه های منفی را می بینید و به جنبه های مثبت  توجه نمی کنید.

مثل: ” هیچ کس مرا دوست ندارد”


٧_ تعمیم افراطی overgeneralizing: 

بر پایه یک حادثه،الگو های کلی منفی را استنباط می کنید.

مثل: ” این اتفاق همیشه برای من اتفاق می افتد” یا ” در همه کار ها شکست می خورم”


٨_ تفکر دوقطبی dichotomus thinking: 

به وقایع پیرامون و انسان های اطراف با دید همه یا هیچ نگاه می کنید.

مثل : ” همه مرا طرد می کنند” یا همه وقتم تلف شد “

٩_ بایداندیشی should: 

به جای این که حوادث را بر پایه چیزی که هستند ارزیابی کنید.

بیشتر آن ها بر اساس چیزی که باید باشند،تفسیر می کنید.

مثل: ” باید کارم را خوب انجام بدهم ” یا ” باید در کنکور قبول شوم”


 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
راه نو

حل میشه چه راحت!

مهارت حل اختلاف
اختلاف
اختلاف داشتن طبیعی است زیرا مردم متفاوت خلق شده اند و به همین دلیل هم متفاوت رفتار می کنند. مهم این است که چگونه می توان اختلاف را به شیوه ای سالم حل کرد. افراد وابسته اغلب شیوه های ناسالمی را برای حل اختلاف به کار می گیرند



حل اختلاف به شیوه ی سالم مستلزم این است که:

١_ به طرف مقابل گوش بدهید و خواسته های او را بشنوید و صحبت او را قطع نکنید.
٢_ خواسته ها و انتظارات خود را بیان کنید.

٣_ آرامش داشته باشید و سعی کنید با لحنی آرام صحبت کنید و به طرف مقابل احترام بگذارید.

۴_از طرف مقابل انتقاد مستقیم نکنید.

۵_ به یک موضوع بپردازید زیرا هر بار می توان یک اختلاف را حل کرد.
۶_ پس از آن که انتظارات خود را بیان کردید، راه حل ها را ارائه دهید.

٧_ از طرف مقابل بخواهید راه حل های خود را مطرح کند.

٨_ بهترین راه حل ها را انتخاب کنید. بهترین راه حل، راه حلی است که به نفع دو طرف باشد و هر دو طرف آن را بپذیرند و قبول داشته باشند.
٩_ راه حل انتخاب شده را به اجرا درآورید و نتیجه ی آن را بررسی کنید. انتظار می رود با به کارگیری راه حل مورد نظر مشکل حل شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
راه نو