راه هایی برای زندگی بهتر

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شناخت درمانی» ثبت شده است

اول باید درست بشناسی اش

🔰شناخت طرف مقابل در خواستگاری: 


ازدواج

هر کدام از ما برای ازدواج معیارها و ملاک هایی داریم که سعی می کنیم انها را در وجود فرد مقابل جستجو کنیم. فهمیدن این که کسی واجد شرایط ما هست یا نقش بازی می کند، کار دشواری است. اما با دقت و تلاش و تحقیق، مشورت گرفتن و بررسی عمیق می توانید تا حد زیادی طرف مقابل را بشناسید.


چطور می توانیم به وجود معیارهایمان در طرف مقابل پی ببریم؟ از این سه روش:


١_گفت وگوها در جلسات  خواستگاری :


 باید چند جلسه در منزل یکدیگر  با هم صحبت کنید و چند جلسه در مکان های عمومی، بیرون از خانه گفتگو صورت گیرد. 

برای تصمیم قطعی عجله نکنید...



درباره آینده، شغل، روابط با والدین، استقلال از خانواده ها و حساسیت های کاری و اجتماعی گفت وگو کنید و سعی کنید احساسات را در این آشنایی و شناخت دخالت ندهید.(وابسته نشید، و با عقلانیت تصمیم گیری کنید) 


در جلسات خواستگاری تنها به آخرین نظرات  فرد مقابل بسنده نکنید. در مواردی فردی که شما را پسندیده است، ممکن است تحت تأثیر هیجانات و احساسات عاشقانه و دوست داشتن، تغییراتی در خود احساس کند و بگوید  با دیدگاه شما همسو است، اما این یک امر پایدار نیست.


بنابراین شما باید از ویژگی های ثابت شخصیت فرد آگاهی پیدا کنید که بخشی از آن در گفت و گوهای دو نفره مشخص می شود و بخشی در تحقیقاتی که باید انجام دهید. از فرد بخواهید خودش را توصیف کند. از زبان خودش ویژگی هایش را بشنوید و در تحقیقات بعدی در پی این باشید که صحت ادعای او را کشف کنید.


٢_ آزمون های روان شناختی (تست ها) 


برخی ویژگی ها برای تشکیل زندگی مشترک اهمیت زیادی دارد در حالی که برخی دیگر تنها به این بستگی دارد که خود شما چه روحیه ای دارید. شناخت این ویژگی ها و قضاوت کردن درباره این ها، کار یک آدم آگاه، با تجربه و بی طرف است. یعنی یک مشاور یا روانشناس.


یک روان شناس خوب با آزمون های شخصیتی(حداقل سه آزمون معتبر) و همگرایی نتایج آنها می توانید خودتان و طرف مقابل را بهتر بشناسید و در عین حال، چشم اندازی از زندگی مشترکتان به دست بیاورید که مشکلات شما در آینده چه خواهد بود و آیا ازدواج شما به صلاح هست یا نه.




٣_ تحقیق از افراد آگاه


باید درباره خانواده، رفتار، اخلاق، اعتقادات، فعالیت ها و روابط اجتماعی فرد تحقیق کنید. از او بخواهید دوستانش را به شما معرفی کند. هر کسی با افرادی دوستی می کند که به آن ها شبیه است و از سوی دیگر دوستان تأثیر زیادی بر شخصیت فرد می گذارند؛ بر این اساس شناخت دوستان طرف مقابل، اطلاعات خوبی در اختیار شما می گذارد.


معمولا بهتر است حوادث زندگی فرد را از نوجوانی به بعد بررسی کرده و از خویشاوندان، معلمان، استادان، دوستان، همکاران و همسایه ها با حوصله و دقت اطلاعات لازم را جویا شوید. پیشنهاد می کنیم یافته های تحقیق ، گفت وگو و هر نوع تردید و نگرانی را با مشاور ازدواج در میان بگذارید تا او که فردی آگاه، باتجربه و بی نظر است با تطبیق یافته های هر سه منبع (گفت وگوها، آزمون ها و تحقیقات) به ارزیابی آنها بپردازد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
راه نو

مطمئنی اشتباه نمیکنی؟

خطاهای شناختی در روابط زوجین

سلام

١_ ذهن‌خوانی mind reading

 فکر می کنید،بدون شواهد کافی می دانید که دیگران به چه چیزی فکر می کنند.

مثل: جواب سلامم را نداد،پس حتما از دست من ناراحت است.


٢_ پیشگویی furtune telling

پیش بینی می کنید که حوادث آینده،بد از آب در می آیند یا این که خطرات زیادی شما را تهدید می کند.

مثل: ” در امتحان شکست می خورم ” یا ” کاری گیر من نخواهد آمد”


٣_ فاجعه‌سازی catastrophizing

معتقدید هر چه اتفاق افتاده یا خواهد افتاد به شدت افتضاح ،ناخوشایند و غیر قابل تحمل است.

مثل: ” افتضاح می شود اگر در دانشگاه قبول نشوم”


۴_ برچسب زدن lablingla:

به خودتان یا دیگران،صفات کلی و منفی نسبت می دهید.

مثل: ” من آدم بدبختی هستم ” یا من آدم بی ارزشی هستم”


۵_ نادیده گرفتن جنبه های مثبت  discounting positivesp :

مدعی هستید که کار های مثبت خودتان یا دیگران پیش پا افتاده و ناچیز هستند.

مثل: ” این کار از عهده همه بر می آید” یا ” قبول شدن در کنکور که کار مهمی نیست”


۶_ فیلتر منفی negative filte: 

تقریبا همیشه جنبه های منفی را می بینید و به جنبه های مثبت  توجه نمی کنید.

مثل: ” هیچ کس مرا دوست ندارد”


٧_ تعمیم افراطی overgeneralizing: 

بر پایه یک حادثه،الگو های کلی منفی را استنباط می کنید.

مثل: ” این اتفاق همیشه برای من اتفاق می افتد” یا ” در همه کار ها شکست می خورم”


٨_ تفکر دوقطبی dichotomus thinking: 

به وقایع پیرامون و انسان های اطراف با دید همه یا هیچ نگاه می کنید.

مثل : ” همه مرا طرد می کنند” یا همه وقتم تلف شد “

٩_ بایداندیشی should: 

به جای این که حوادث را بر پایه چیزی که هستند ارزیابی کنید.

بیشتر آن ها بر اساس چیزی که باید باشند،تفسیر می کنید.

مثل: ” باید کارم را خوب انجام بدهم ” یا ” باید در کنکور قبول شوم”


 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
راه نو